کد مطلب:314661 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:277

پرچمدار خیبر
فضیلت دیگری كه برای علی بن ابیطالب (علیه السلام) بود نه برای دیگران، در فتح خیبر بود كه حضرت رسول بعضی را فرستادند، آنها پیروز نشدند. حضرت عصبانی شده و فرمود: «لأعطین الرایة غدا رجلا یحبه الله و رسوله و یحب الله و رسوله، كرار غیر فرار» فردا من پرچم را به دست كسی می دهم كه، خدا و رسول خدا او را دوست دارند و او را نیز خدا و رسول را دوست دارد و از روی محبت عبادت می كند، كسی كه هجوم می آورد و اهل فرار و وحشت از جنگ و مرگ نیست.



[ صفحه 93]



همه علاقه مند بودند كه بدانند این انسان كیست؟ كه رسول خدا این همه درباره او تعریف می فرماید: وقتی فردا شد، فرمود: علی بن ابیطالب ((علیه السلام)) را حاضر كنید. حضرت را حاضر كردند در حالی كه به بیماری چشم مبتلا بود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آب دهان مبارك خود را در چشم علی ریختند و بعد پرچم را به دست وی داد و حضرت علی (علیه السلام) به آن پیروزی نائل شدند. [1] .

علی (علیه السلام) فرمود: «لا أبالی أدخلت الی الموت أو خرج الموت الی». [2] برای من یكسان است چه من به سراغ مرگ بروم و یا مرگ به سراغ من بیاید، آن حضرت در هیچ صحنه ای فرار نكرد، زره حضرت، پشت نداشت. لذا رسول خدا درباره او فرمود: «كرار غیر فرار لا یرجع حتی یفتح الله علی یدیه» او بدون پیروزی و فتح قلعه خیبر بر نمی گردد.

از كلمات بلند امیرمؤمنان (علیه السلام) است كه فرمود: در مسائل نظامی و جنگی عاطفی برخورد نكنید. [3] .

در یكی از جنگ ها، سپاهیان علی (علیه السلام) را به اسارت گرفتند. به حضرت عرض كردند: اجازه بدهید ما از بیت المال به منظور آزادی اسیران بودجه ای در اختیار بگیریم.

فرمود: آزاد كردن اسیر كار خوبی است و ادامه مبارزه است؛ اما كسی كه به اندك حادثه، فورا دست بلند كرده تسلیم می شود، شهامتی ندارد. آنها را كه



[ صفحه 94]



زخمی و اسیر و زخم در جلوی بدن آنهاست آزاد كنید؛ چون معلوم می شود تا آخرین لحظه مقاومت كرده اند و بعد اسیر شده اند. و آنهایی كه زخم در پشت بدنشان است، معلوم می شود فرار كرده و سپس آنها را دستگیر كرده اند. [4] كسی كه میدان جنگ را ترك می كند او به درد ما نمی خورد. چون شهادت را نشناخته است. خیال می كند مرگ یعنی نابودی و فكر می كند ماندن برای او بهتر است. او نمی داند كه: «ما الموت الا قنطرة تعبر بكم» [5] مرگ فقط پلی برای عبور از این جهان به سرای ابدی است.

بیانی است زیبا از حضرت حسین بن علی (علیه السلام) كه مرگ، پلی بیش نیست، با عبور از آن به بهشت می رسید.

علی (علیه السلام) كه افطاریه خود را به اسیر می دهد، هنگام آزاد كردن سربازان اسیر خود دستور می دهد سربازان را كه از پشت زخم خورده برای آزاد كردن او از بیت المال چیزی صرف نكنند. معلوم می شود او فرار كرده و كسی كه میدان جنگ را پشت سر می گذارد و فرار می كند، مورد علاقه ما نیست. او خود را بهتر از دین می شمرد و نمی داند. كه شهادت همان و بهشت سعادت همان.

علی (علیه السلام) در نامه ای كه برای سهل بن حنیف انصاری نوشت فرمود: «ما قلعت باب خیبر... بقوة جسدیة و لا حركة غذائیة لكنی أیدت بقوة ملكوتیة و نفس بنور بها مضیئة» [6] من در قلعه خیبر را با نیروی حاصل از اثر غذا و خوراك



[ صفحه 95]



نكندم؛ بلكه آن قدرت ملكوتی و نفس منور به نور الهی مرا به این كار واداشت.



قوت جبرئیل از مطبخ نبود

بود از دیدار خلاق ودود [7] .



امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ما ضعف بدن عما قویت علیه النیه» [8] .

هرگز در برابر قدرت اراده، بدن اظهار ضعف نمی كند. اگر اراده قوی شد، بدن تابع است و هر اندازه كه اراده ضعیف بود بدن نیز مطاع است. اراده علی (علیه السلام) قوی بود، بدن هم به تبع آن قدرتی فوق العاده یافت.


[1] الامالي و المجالس صدوق، ص 415، مجلس 77.

[2] نهج البلاغه: خطبه 55.

[3] كافي: ج 5 ص 39، ح 4.

[4] «من استأسر من غير جراحة منقلة فلا يفدي من بيت المال» (وسائل الشيعه، ج 15 ص 86).

[5] «قال الحسن (عليه السلام) صبرا بني الكرام فما الموت الا قنطرة تعبر بكم عن البؤس و الضراء الي الجنان الواسعة و النعيم الدائمة» (معاني الأخبار: ص 288).

[6] الامالي و المجالس صدوق، ص 415، مجلس 77، ح 10.

[7] مثنوي مولوي، دفتر سوم.

[8] وسائل الشيعه، ج 1 ص 53.